تجزیه و تحلیل نشان می دهد که تغییرات عمده با هدف درمان بیماران روانپزشکی در جامعه به جای بیمارستان نیازمند رهبری روشن و قوی و همچنین تعهد سیاسی و مالی طولانی مدت است.
این مطالعه نشان داده است که این انتقال معمولا طولانی است و نیاز به برنامه ریزی کافی، حمایت پایدار و هماهنگی دقیق دارد.
اجرای موفقیت آمیز این تغییرات به تامین مالی و هماهنگی دقیق و همچنین استفاده از تحقیقات و شواهد موجود، حمایت قوی و پایدار، خدمات جامع جامعه و نیروی کار آموزش دیده درگیر در این فرآیند متکی است.
انتقال به حمایت سیاسی و مالی طولانی مدت نیاز دارد و درک نیازها و نیروهای محلی برای موفقیت آن بسیار مهم است.
این مقاله که توسط مسیحی مونته نگرو و فلیسیتی توماس از دانشگاه اکستر نوشته شده است، در مجله منتشر شده است. کمبریج منشور: سلامت روان جهانی. این گزارش نتیجه یک بازنگری محدوده را گزارش میکند که شامل 52 مطالعه در مورد فرآیند غیرنهادسازی است.
نهاد زدایی روانپزشکی شامل تعطیلی یا کاهش بیمارستانهای روانپزشکی، تخصیص مجدد تختها و ایجاد خدمات جامع جامعهمحور برای افراد دارای مشکلات شدید و مداوم سلامت روان است. این مطالعه موانع موفقیت مانند برنامه ریزی ناکافی، بودجه، رهبری، دانش محدود، منافع رقابتی، جایگزین های ناکافی مبتنی بر جامعه، و مقاومت نیروی کار، جامعه، و خانواده/مراقبان را شناسایی می کند.
کشورهایی که در حال گذار هستند و کشورهایی که این فرآیند را آغاز می کنند نیاز به درک دقیق نیازهای خاص و ویژگی های زمینه ای خود در سطوح قانونی، نهادی و سیاسی دارند.
دکتر مونته نگرو گفت، “تحلیل ما نشان می دهد که قبل از بسته شدن بیمارستان ها باید یک ارزیابی از جمعیت نهادینه شده انجام شود. این ارزیابی باید خدمات جامعه محور موجود و جدید را بر اساس نیازها و ترجیحات آنها شکل دهد. تجزیه و تحلیل کامل از چگونگی غلبه بر اینرسی سازمانی بسیار مهم است.”
سرمایهگذاری جامع و پایدار ضروری است و جنبههای مختلف انتقال باید به اندازه کافی هزینه شود، از جمله امکانات جدید، حمایت از زندگی مستقل، آموزش، نقشهای حرفهای جدید، و تقویت مراقبتهای بهداشتی اولیه.»
“آموزش، مشوق ها و تضمین ثبات شغلی مورد نیاز است. تغییرات درسی در آموزش روانپزشکی، با تاکید بیشتر بر مراقبت های مبتنی بر جامعه و شیوه های بهبود محور، ضروری است.”
تجزیه و تحلیل نشان می دهد که چگونه تصورات غلط می توانند مانع از تلاش ها شوند. یکی از این تصورات نادرست این باور است که بستن تخت های روانپزشکی منجر به افزایش بی خانمانی یا زندانی شدن افراد مبتلا به مشکلات روانی می شود. با این حال، تجزیه و تحلیل تحقیقات موجود نشان می دهد که بی خانمانی و زندان تنها به صورت پراکنده رخ داده است.
اکثر مطالعات تغییرات مثبت در عملکرد اجتماعی، ثبات، بهبود علائم روانپزشکی و بهبود کیفیت زندگی و نگرش شرکت کنندگان نسبت به محیط خود را گزارش کردند. مواردی از وخامت به دنبال غیر نهادینه سازی نادر بود. این نشان میدهد که حتی بیمارانی که مدت طولانی اقامت دارند، که معمولاً به دلیل اسکیزوفرنی دچار اختلال عملکردی میشوند، میتوانند از طریق غیرسازمانسازی به عملکرد بهتری دست یابند.
شکست در سطح فرآیند، از جمله برنامه ریزی و اجرا، می تواند منجر به پیامدهای منفی و حتی کشنده برای بیماران شود. در آفریقای جنوبی، بین اکتبر 2015 و ژوئن 2016، یک تلاش ضعیف برای جابجایی 1711 بیمار بسیار وابسته منجر به مرگ 144 نفر و ناپدید شدن 44 نفر شد. این فاجعه ناشی از اشتباهات اخلاقی، سیاسی، قانونی، اداری و بالینی بود.
خورخه خورخه اوروتیا-اورتیز گفت: “کار ما چارچوبی را برای ارزیابی وجود موانع و تسهیلکنندهها در فرآیندهای غیرسازمانزدایی فراهم میکند. این چارچوب میتواند به سهامداران و سایر طرفهای مرتبط در ایجاد درک جامع از زمینه منحصربهفرد خود کمک کند.”
اطلاعات بیشتر:
کریستین مونته نگرو کورتس و همکاران، حرکت به سمت جلو نهادینهسازی روانپزشکی: بررسی محدوده موانع و تسهیلکنندهها، کمبریج منشور: سلامت روان جهانی (2023). DOI: 10.1017/gmh.2023.18
ارائه شده توسط دانشگاه اکستر
نقل قولمطالعه نشان میدهد که درمان بیماران روانپزشکی در جامعه به حمایت سیاسی و مالی طولانیمدت نیاز دارد، مطالعه نشان میدهد (۲۰۲۳، ۲۴ ژوئیه) در ۲۴ ژوئیه ۲۰۲۳ از https://medicalxpress.com/news/2023-07-treatment-psychiatric-patients-community-requires.html بازیابی شده است.
این برگه یا سند یا نوشته تحت پوشش قانون کپی رایت است. به غیر از هرگونه معامله منصفانه به منظور مطالعه یا تحقیق خصوصی، هیچ بخشی بدون اجازه کتبی قابل تکثیر نیست. محتوای مذکور فقط به هدف اطلاع رسانی ایجاد شده است.