درک روانشناسی آنچه در پس نظرات غیرمنطقی نهفته است


نظرسنجی

اعتبار: دامنه عمومی Pixabay/CC0

اکثر مردم، در یک زمان، احمقانه عمل می کنند. با این حال، افراد واقعاً نادان، بدون در نظر گرفتن اینکه چقدر غیرمنطقی هستند، درون نگری ندارند و سرسختانه به نظرات خود می چسبند. این افراد اعتماد به نفس تزلزل ناپذیری از خود نشان می دهند و اغلب از نارسایی های خود غافل هستند. آنها توجیهات گذشته نگر را برای اعتبار بخشیدن به باورهای خود و حفظ آنها ایجاد می کنند.

حتی زمانی که با فرصت‌هایی برای رشد و تغییر شخصی مواجه می‌شوند، به نظر می‌رسند که قادر به رهایی از عادت‌های ریشه‌دار خود نیستند. استدلال با افراد سرسخت می تواند به همان اندازه که گیج کننده باشد، خسته کننده باشد. بسیاری آن را به عنوان یک کار ناامیدکننده نادیده گرفته اند.

همانطور که مارک تواین نویسنده آمریکایی زمانی هشدار داد:

“هرگز با افراد احمق بحث نکنید، آنها شما را به سطح خود پایین می آورند و سپس با تجربه شما را شکست می دهند.”

به نظر می رسد که استدلال علیه حماقت فقط آن را تقویت می کند. این افراد با قدرت و کنترل، از موقعیت خود دفاع می کنند و حماقت خود را انکار می کنند، بدون توجه به استدلال های متقابل.

با وجود این چالش ها، هنوز هم می توان چنین افرادی را به سمت رفتار معقول تر سوق داد. همه چیز با درک ریشه های حماقت شروع می شود. از دیدگاه روانشناختی، حماقت اغلب نتیجه سوگیری های شناختی یا اشتباهات در قضاوت در نظر گرفته می شود.

چرا تعصبات ادامه دارد

بسیاری از روانشناسان برجسته، باورهای غیرمنطقی و اعمال احمقانه را به محدودیت های شناختی ما نسبت می دهند. تحقیقات در مورد شناخت و تصمیم گیری انسان، دلیل تداوم این سوگیری ها را روشن کرده است. این نشان می‌دهد که انسان‌ها موجوداتی کاملاً منطقی نیستند. آنها بسته به موقعیت، بین تفکر سریع، شهودی و تفکر آهسته و منطقی تغییر می کنند.

دانشمندان علوم اعصاب همچنین بررسی کرده‌اند و خاطرنشان کرده‌اند که لوب‌های پیشانی مغز که مسئول تفکر منطقی هستند، می‌توانند توسط آمیگدال، یک سیستم ابتدایی‌تر برای پردازش تهدیدات، نادیده گرفته شوند. در شرایط اضطراری که نیاز به تصمیم گیری سریع دارند، پردازش اطلاعات کندتر و عمدی اغلب کنار گذاشته می شود.

سوگیری‌های شناختی متعدد می‌تواند به توضیح برخی از تصمیمات بی‌معنی افراد کمک کند. به عنوان مثال، افراد می توانند مستعد سوگیری تایید شوند، جایی که آنها اطلاعاتی را که با باورهای قبلی آنها همسو است، ترجیح می دهند. آنها همچنین ممکن است تسلیم “لنگر” شوند، حتی زمانی که معلوم شود این اطلاعات نامربوط یا دلبخواه هستند، تحت تاثیر اولین اطلاعاتی که دریافت می کنند (لنگر) بیش از حد تحت تاثیر قرار می گیرند.

اثر اعتماد بیش از حد عامل بالقوه دیگری است که باعث می شود افراد توانایی ها و دانش و دقت باورهای خود را بیش از حد ارزیابی کنند. همچنین پدیده تفکر گروهی وجود دارد که در آن گروه ها اجماع و انطباق را بر ارزیابی انتقادی اولویت می دهند.

تصمیمات ناقص همچنین می تواند نتیجه خطای اسناد اساسی باشد. این شامل نسبت دادن نادرست رفتار دیگران به عوامل درونی، مانند شخصیت، به جای عوامل خارجی، مانند تأثیرات موقعیتی است.

همچنین، اکتشافی در دسترس بودن تمایل به تکیه بر اطلاعاتی را که به سرعت و به راحتی هنگام تصمیم گیری به ذهن می رسد، توضیح می دهد.

در حالی که این سوگیری های شناختی ذاتاً دلالت بر حماقت ندارند، اما وقتی به آنها توجه نشود، می توانند خطرات قابل توجهی را به همراه داشته باشند.

مدیریت گمراهان

هنگامی که افراد سوگیری های شناختی خود را تشخیص می دهند، تمایل بیشتری برای شرکت در بحث های سازنده پیدا می کنند و بینش عمیق تری نسبت به رفتار خود به دست می آورند. به جای تلاش برای متقاعد کردن آنها از طریق گفتمان عقلانی، می توان آنها را به بررسی این سوگیری ها تشویق کرد.

تقویت تفکر بازتابی: می توان به مردم آموزش داد که چگونه اطلاعاتی را که با آنها مواجه می شوند به درستی رمزگشایی کنند. آنها می توانند یاد بگیرند که تشخیص دهند آیا مشاهدات و باورهایشان بر اساس شواهد دقیق استوار است یا خیر.

از خودآگاهی بیشتر حمایت کنید: وقتی افراد به خودآگاهی دست می یابند، می توانند رفتار خود را به طور عینی تری بازتاب دهند.

افراد را روی زمین نگه دارید: افراد خود شیفته اغلب علاقه ای به نظرات دیگران ندارند. آن‌ها باید به دیدگاه پایه‌تری نسبت به زندگی دست یابند و ظرفیت خود را برای ارزیابی خود پرورش دهند. همدلی یکی دیگر از داروهای عالی برای حماقت است.

طنز به عنوان ابزار: طنز پتانسیل تحریک تفکر و تفکر انتقادی را دارد. افراد را وادار می کند تا مفروضات خود را بدون حمله شخصی به افراد زیر سوال ببرند.

بگذارید آنها از راه سخت یاد بگیرند: به جای دستور دادن به افراد برای اجتناب از فعالیت های احمقانه خاص، می توان آنها را تشویق کرد که ادامه دهند. این می تواند مخاطره آمیز باشد، اما امید این است که وقتی اقدامات آنها به نتایج فاجعه آمیزی منجر شود، از این تجربه درس بگیرند.

با مثال رهبری کنید: یک رهبر مؤثر، چه در دولت، چه در تجارت و چه در هر بخش دیگری، به ترکیبی از هوش، دانش، خرد، همدلی و شفقت نیاز دارد. ویژگی های اضافی عبارتند از تفکر انتقادی، مهارت حل مسئله، مهارت در رسیدگی به مسائل پیچیده، و توانایی همکاری با دیگران و تمایز بین عاقل و احمق.

رهبری مانند این می تواند نمونه ای باشد که در تضاد با رفتار رهبران احمق است.

حماقت در عصر “پسا حقیقت”.

در عصر «پسا حقیقت» امروز، ما خود را درگیر رگباری روزانه از گفتمان عمومی می‌یابیم که مرز بین واقعیت و خیال را محو می‌کند. ما فریب اشتباهات و دروغ ها را می خوریم و به نظر می رسد رسانه های اجتماعی در حال تقویت چنین حماقتی هستند. ظهور رسانه های اجتماعی حماقت های انسانی را بیش از هر زمان دیگری نمایان کرده است. ما تمایل داریم تعداد افراد نادان را در میان خود دست کم بگیریم، و تأثیری که این افراد می توانند بر گروه های بزرگ اعمال کنند.

ترکیب خطرناک قدرت و حماقت می تواند زندگی افراد بی شماری را مختل کند. متأسفانه، تا زمانی که حامیان احمقی وجود داشته باشند که چنین رهبرانی را قادر می سازند، مردم در دام حماقت جمعی خودشان گرفتار خواهند شد. یک نیروی متقابل مهم در برابر حماقت جمعی، وجود ضمانت‌های نهادی است.

شهروندان باید فرهنگ مدنی قوی را پرورش دهند و جامعه ای را پرورش دهند که در آن بتوانند بر دولت خود تأثیر بگذارند. باید قوانینی وجود داشته باشد که اطلاعات نادرست و راه های قانونی را برای مقابله با اخبار جعلی منع کند، به ویژه زمانی که باعث آسیب شخصی شود.

آموزش می تواند مردم را به کشف و تصدیق نادانی خود سوق دهد و جامعه ای متفکرتر و آگاه تر را پرورش دهد که برای مقابله با دام های حماقت مجهزتر باشد.

ارائه شده توسط The Conversation

این مقاله از The Conversation تحت مجوز Creative Commons بازنشر شده است. مقاله اصلی را بخوانید.گفتگو

نقل قول: درک روانشناسی آنچه در پس نظرات غیرمنطقی نهفته است (2024، 27 مارس) در 27 مارس 2024 از https://medicalxpress.com/news/2024-03-psychology-irrational-opinions.html بازیابی شده است.

این برگه یا سند یا نوشته تحت پوشش قانون کپی رایت است. به غیر از هرگونه معامله منصفانه به منظور مطالعه یا تحقیق خصوصی، هیچ بخشی بدون اجازه کتبی قابل تکثیر نیست. محتوای مذکور فقط به هدف اطلاع رسانی ایجاد شده است.