گرتا تونبرگ، فعال سوئدی آب و هوا، خود را مبتلا به آسپرگر توصیف می کند، در حالی که دیگران در طیف اوتیسم، مانند هانا گتسبی، کمدین استرالیایی، خود را “اوتیسم” توصیف می کنند. اما چه فرقی دارد؟
امروزه، تشخیص های قبلی «اختلال آسپرگر» و «اختلال اوتیسم» هر دو در تشخیص اختلال طیف اوتیسم یا ASD قرار می گیرند.
اوتیسم یک “نوروتیپ” را توصیف می کند – تفکر و سبک پردازش اطلاعات فرد. اوتیسم یکی از اشکال تنوع در تفکر انسان است که با نقاط قوت و چالش هایی همراه است.
هنگامی که این چالش ها بسیار زیاد می شوند و بر نحوه یادگیری، بازی، کار یا اجتماعی شدن فرد تأثیر می گذارند، تشخیص اختلال طیف اوتیسم داده می شود.
تعاریف از کجا آمده است؟
راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM) معیارهایی را که پزشکان برای تشخیص بیماریهای روانی و اختلالات رفتاری استفاده میکنند، بیان میکند.
بین سالهای 1994 تا 2013، اختلال اوتیسم و اختلال آسپرگر دو تشخیص اولیه مربوط به اوتیسم در ویرایش چهارم کتابچه راهنمای DSM-4 بودند.
در سال 2013، DSM-5 هر دو تشخیص را به یک اختلال طیف اوتیسم تبدیل کرد.
چگونه در مورد اوتیسم فکر می کردیم؟
دو متفکر پشت دستههای تشخیصی DSM-4، لئو کانر، روانپزشک بالتیموری و هانس آسپرگر، متخصص اطفال وینی بودند. آنها چالش های پیش روی افرادی را که بعداً با اختلال اوتیسم و اختلال آسپرگر تشخیص داده شد، توصیف کردند.
کانر و آسپرگر الگوهای رفتاری را مشاهده کردند که با متفکران معمولی در حوزه های ارتباط، تعامل اجتماعی و انعطاف پذیری رفتار و تفکر متفاوت بود. واریانس با چالش در سازگاری و پریشانی همراه بود.
بین دهههای 1940 و 1994، اکثر افرادی که مبتلا به اوتیسم تشخیص داده شده بودند، دارای ناتوانی ذهنی بودند. پزشکان بر روی ناتوانی ذهنی همراه به عنوان بخشی ضروری از اوتیسم متمرکز شدند.
معرفی اختلال آسپرگر این تمرکز را تغییر داد و تنوع در اوتیسم را تصدیق کرد. در DSM-4 ظاهراً به نظر میرسید که اختلال اوتیسم و اختلال آسپرگر چیزهای متفاوتی هستند، با معیارهای آسپرگر که بیان میکرد هیچ ناتوانی ذهنی یا تاخیری در رشد گفتار وجود ندارد.
امروزه، به عنوان میراث شناخت خود اوتیسم، اکثریت افرادی که مبتلا به اختلال طیف اوتیسم – اصطلاح جدید DSM-5 – تشخیص داده شده اند، یک ناتوانی ذهنی همراه ندارند.
چه چیزی با «اختلال طیف اوتیسم» تغییر کرد؟
حرکت به سمت اختلال طیف اوتیسم، اختلال اوتیسمی را که قبلاً تشخیص داده شده بود و اختلال آسپرگر را تحت یک اصطلاح جدید تشخیصی قرار داد.
روشن کرد که سایر گروههای تشخیصی – مانند ناتوانی ذهنی – میتوانند با اوتیسم همزیستی داشته باشند، اما چیزهای جداگانهای هستند.
تغییر عمده دیگر اذعان به این بود که مهارت های ارتباطی و اجتماعی ارتباط نزدیکی با هم دارند و قابل تفکیک نیستند. معیارهای تشخیصی به جای تفکیک “ارتباطات مختل” و “مهارتهای اجتماعی آسیب دیده” به “ارتباطات اجتماعی آسیب دیده” تغییر یافت.
معرفی طیف در اصطلاح تشخیصی بیشتر روشن کرد که افراد دارای قابلیتهای متنوعی در انعطافپذیری تفکر، رفتار و ارتباطات اجتماعی خود هستند – و این میتواند در پاسخ به زمینهای که فرد در آن قرار دارد تغییر کند.
چرا برخی از افراد اصطلاحات قدیمی را ترجیح می دهند؟
برخی افراد احساس می کنند که برچسب بالینی آسپرگر به درک بسیار دقیق تری از اوتیسم اجازه می دهد. این شامل به رسمیت شناختن دستاوردها و کمک های اجتماعی بزرگ افراد مبتلا به اوتیسم شناخته شده یا فرضی بود.
انقباض “آسپی” نقش بزرگی در تغییر شکل گیری هویت مثبت ایفا کرد. در زمان انتشار DSM-5، تونی آتوود و کارول گری، دو متفکر شناخته شده در زمینه اوتیسم، نقاط قوت مرتبط با «آسپی بودن» را به عنوان چیزی که باید به آن افتخار کرد، برجسته کردند. اما آنها همچنین آگاهی از چالش ها را افزایش دادند.
زبان مبتنی بر هویت چطور؟
یک تغییر جدیدتر در زبان، احیای چیزی است که زمانی به عنوان یک توهین تلقی می شد – “اوتیسم”. این یک تغییر از زبان فرد اول به زبان مبتنی بر هویت، از “فرد دارای اختلال طیف اوتیسم” به “اوتیستیک” بود.
جنبش حقوق تنوع عصبی هدف خود را برای مقابله با نقض حقوق بشر ناشی از تمایل به درمان یا تغییر اساسی افراد مبتلا به اوتیسم توصیف می کند.
این جنبش از «مدل اجتماعی معلولیت» استفاده می کند. این ناتوانی را ناشی از پاسخ جوامع به افراد و عدم تطبیق برای امکان مشارکت کامل می داند. چالشهای ذاتی در اوتیسم تنها در صورتی یک مشکل تلقی میشوند که از طریق تعدیلهای معقول برطرف نشوند.
با این حال، مدل اجتماعی خود را در مقابل یک مدل پزشکی یا بالینی بسیار منسوخ قرار می دهد.
تفکر و عملکرد بالینی کنونی بر حمایت های هدفمند برای کاهش پریشانی، ارتقاء شکوفایی و امکان مشارکت فردی بهینه در مدرسه، کار، اجتماع و فعالیت های اجتماعی متمرکز است. هدف آن درمان یا تغییر اساسی افراد مبتلا به اوتیسم نیست.
تشخیص اختلال طیف اوتیسم نشان میدهد که چالشهایی فراتر از آنچه که تنها با تعدیلها حل میشود، وجود دارد. حمایت های فردی نیز مورد نیاز است. بنابراین، ترکیب بهترین مدل اجتماعی و مدل بالینی معاصر مهم است.
ارائه شده توسط The Conversation
این مقاله از The Conversation تحت مجوز Creative Commons بازنشر شده است. مقاله اصلی را بخوانید.
نقل قول: تفاوت بین اوتیسم و اختلال آسپرگر چیست؟ (2024، 23 مارس) در 24 مارس 2024 از https://medicalxpress.com/news/2024-03-difference-autism-asperger-disorder.html بازیابی شده است.
این برگه یا سند یا نوشته تحت پوشش قانون کپی رایت است. به غیر از هرگونه معامله منصفانه به منظور مطالعه یا تحقیق خصوصی، هیچ بخشی بدون اجازه کتبی قابل تکثیر نیست. محتوای مذکور فقط به هدف اطلاع رسانی ایجاد شده است.