حوضچه‌های دشتی نشانه‌هایی از افسردگی انسان‌مانند را نشان می‌دهند و به عنوان مدل حیوانی امیدوارکننده هستند

محققان روانشناسی در دانشگاه تگزاس در ال پاسو در حال پیشرفت به سمت درک زیربنای بیولوژیکی افسردگی هستند، علت اصلی ناتوانی است که تقریباً 280 میلیون نفر در سراسر جهان را تحت تأثیر قرار می دهد.

در مطالعه ای که آوریل امسال در مجله اختلالات عاطفیسرجیو اینیگز، روانشناس UTEP، دکترا، و نویسندگان همکارش این موضوع را مطرح کردند که موش های چمنزار، جوندگان کوچکی که در سراسر ایالات متحده مرکزی و کانادا یافت می شوند، می توانند به طور موثر به عنوان مدل های حیوانی برای ادامه مطالعه افسردگی بالینی مورد استفاده قرار گیرند. .

اینیگز گفت: «یافته‌های این تحقیق مهم هستند زیرا ما برای اولین بار نشان می‌دهیم که حشرات دشتی برخی از علائم اصلی افسردگی را پس از قرار گرفتن در معرض استرس مزمن نشان می‌دهند – درست مانند انسان‌ها. “این هیجان انگیز است زیرا اکنون می توانیم از این مدل حیوانی برای کشف عوامل بیولوژیکی که زمینه ساز بیماری هایی مانند افسردگی و اضطراب هستند، استفاده کنیم.”

مطالعه UTEP بر تأثیر “قلدری” بر الگوهای رفتاری حشرات متمرکز است. محققان مشاهده کردند که چه اتفاقی می افتد زمانی که ولهای نر فردی توسط مردان پرخاشگرتر در طول ده روز مورد آزار و اذیت قرار می گیرند، چیزی که اینیگز از آن به عنوان “استرس شکست اجتماعی” یاد می کند.

اینیگز توضیح داد که ولهایی که مورد آزار و اذیت قرار گرفتند، تغییراتی در وزن بدن خود نشان دادند، در تست های حافظه فضایی عملکرد بدتری داشتند و در مقایسه با آنهایی که مورد آزار و اذیت قرار نگرفتند، کمتر با سایر حشرات معاشرت داشتند. اینیگز گفت، در جایی که حشرات به طور کلی به آب قند ترجیح می دهند، حشرات قلدر زمانی که بین آب معمولی و آب قند، الگویی به نام آنهدونیا یا از دست دادن لذت در فعالیت های منظم انتخاب می شود، هیچ ترجیحی نشان نمی دهند.

اینیگز و همکارانش به این نتیجه رسیدند که “شکست اجتماعی” پاسخ استرس حشرات را فعال می کند و به یک عامل خطر برای علائمی تبدیل می شود که منعکس کننده علائم افسردگی در انسان است.

اینیگز، پروفسور دپارتمان روانشناسی دانشگاه UTEP که علوم اعصاب رفتاری را مطالعه می کند، گفت که در حالی که افسردگی دارای ویژگی های تعیین کننده خاصی است – مانند غم و اندوه، عدم لذت در فعالیت های عادی، و اختلال در الگوهای خواب و خوردن، اما محققان هنوز این ویژگی ها را ندارند. یک تصویر کامل از آنچه باعث آن می شود.

اینیگز گفت: «ما اطلاعاتی در مورد عوامل متعددی داریم که به افسردگی کمک می‌کنند، اما پیامدهای اخلاقی انجام تحقیقات عصبی زیست‌شناختی در انسان، تعیین دقیق زیست‌شناسی پشت این وضعیت ناتوان‌کننده را دشوار می‌کند.»

موش‌ها و موش‌ها اغلب در مطالعات روان‌شناسی مورد استفاده قرار می‌گیرند، اما موش‌های چمنزار دارای چندین ویژگی منحصربه‌فرد با انسان‌ها هستند که آن‌ها را کاندیدای بهتری برای تحقیق می‌کند، مانند داشتن روابط تک‌همسری، پرورش توله‌های موش به صورت جفت، و حتی ایفای نقش والدین برای توله‌های یتیم.

مینروا رودریگز، دانشجوی دکترای روانشناسی، نویسنده اصلی این مطالعه است.

رودریگز می گوید: «این حیوانات منحصر به فرد و خاص درهایی را برای درک جنبه های افسردگی باز کرده اند که ما با موش ها و موش ها نمی توانستیم. رفتارهای اجتماعی متمایز آن‌ها راه‌های تحقیقاتی تازه‌ای را فراهم می‌کند و ارزش بی‌شمار دشت‌زار را به‌عنوان مدلی برای بررسی نوروبیولوژی افسردگی ناشی از استرس اجتماعی نشان می‌دهد.»

مطالعات آتی بررسی خواهند کرد که چگونه ولها از تجربیات مشابه افسردگی باز می گردند و چگونه به داروهای ضد افسردگی مانند پروزاک یا کتامین پاسخ می دهند.